دوسیه دوستم: مداخله ایالات متحده امریکا در امور داخلی افغانستان

به کمک نیروهای مقاومت و مجاهدین پایگاه ها و مراکز استقرار و فرماندهی شورشیان در داخل خاک افغانستان، در هم کوبیده شد و طالبان دیگر حضور ملموسی در افغانستان نداشتند. پس از یک مدت ایالات متحده امریکا ومتحدین غربی آن، با دشمن تراشی از درون نیروهای اصلی قدرت در افغانستان آغاز کرده و به نوعی نشان دادند که طالبان، تنها مرجعی نیست که بتواند آینده سیاسی و امنیتی افغانستان را به چالش بکشد، بلکه خطر اصلی، نیروهای است که با امریکا و متحدین غربی آن دیدگاه مشترک ندارند.
یکی از موضوعات داغ در این اوآخر سروصدا به ارتباط قضیه جنرال دوستم و احمد ایشچی والی سابق جوزجان است که توجه مردم و رسانه های در افغانستان و جهان به خود جلب کرده است.
در این رابطه خبرنگار اسپوتنیک با جناب جاوید کوهستانی کارشناس ارشد مسایل افغانستان و منطقه، مصاحبه ای انجام داد و از وی پرسید، آمریکا در دوسیه سازی علیه جنرال دوستم چه نقش دارد؟.
"به نام خدا، طوری که همه میدانند ایالات متحده آمریکا به ویژه پس از حادثه 11 سپتامبر برای تحکیم حضور خود در افغانستان گام های عملی برداشت. تعدادی از نیرو های مربوط به مقاومت و نیرو های مردمی که در برابر پروژه طالب در حقیقت مقاومت می کردند، ایالات متحده در مقابل آنها قرار گرفت و تلاش کرد به نحوی انها (نیروهای مقاومت ملی)، را از قدرت کنار بزنند تا باشد، فضا و زمینه برای فعالیت های گسترده ایالات متحده در افغانستان فراهم شود. به این منظور ایالات متحده برنامه خلع سلاح نیرو های مجاهدین و نیرو های مقاومت را که در برابر پاکستان و در برابر سیاست های مداخله گرانه آن کشور و جریان طالبان مبارزه می کردند تحت نام پروژه "دایاک" و "دی دی آر"، روی دست گرفته شد تا بازوی نظامی مجاهدین سابق، فلج شود. شایان ذکر است که نیروهای مقاومت مانع تطبیق پروژه يونيکال و سایر پروژه های نفتی همان وقت ایالات متحده شدند. پس از آن آمریکا به تهدید و ترسانیدن رهبران جهادی و رهبران مقاومت از طریق دادگاه بین المللی لاهه و از طریق سازمان دیده بان حقوق بشر گردید و بالای رهبران مقاومت اتهام جنایات جنگی وارد نمودند که جنرال صاحب دوستم هم شامل همین اتهامات بود.اما با گذشت زمان وضیعت حقیقی افغانستان روشن ساخت که چنین نیست و این شخصیت ها در میان مردم افغانستان و اقوام شان از نفوذ و اعتبار زیاد برخوردار هستد. لهذا حکومت های حاکم در افغانستان کوشیدند تا از نفوذ این رهبران برای تحکیم قدرت شان استفاده نمایند و این قضایا بدون سر و صدا تا یک مدت خاموش ماند. اما در این اواخر بعد ازینکه رقابت ها میان ایالات متحده و روسیه بر سر عراق و سوریه بالا گرفت، سوالات و نگرانی ها نسبت به حمایت و انتقال داعش از جغرافیای عرب به خلیج و جغرافیای افغانستان مورد سوال قرار گرفت. نشست هلیکوپتر های شبانه در مناطق طالبان و مناطق دشمن مورد بررسی قرار گرفت.سوئ ظن نسبت به قاچاق مواد مخدر و مبارزه با مواد مخدر بین روسیه ، ایالات متحده و ناتو بوجود امد، چون در شمال نفوذ دوستم نسبت به سایر رهبران در میان مردم بیشتر است و این مانع تطبیق پروژه های نا آرام سازی شمال از سوی ائتلاف بین المللی تحت رهبری ایالات متحده در مرز های استراتیژیک میان افغانستان و کشورهای مستقل مشترک‌المنافع، متحدین روسیه می گردید، بنا بر این آمریکا تلاش نمودند که برای جنرال دوستم اول دسیسه سازی و جنجال سازی کند و نخستین تلاش بدنام ساختن جنرال دوستم و اجرای عملیات در خانه او بود و بعدا در فاریاب در قیصار در جریان فعالیت محاربوی قصد نابود کردن وی را داشتند. زمانیکه این پلان های شان ناکام شد قضیه ایشچی را به میدان آوردند و ما میدانیم که این یک پروسه دوسیه سازی از جانب دولت افغانستان به اشتراک شبکه های استخباراتی وابسته به غرب و نقش نفوذی آنها در رهبری حکومت افغانستان به تشویق ایالات متحده آمریکا به راه انداخته شد. از جانبی هم سفیر ایالات متحده تلاش زیادی را به خرج داد تا در این دوسیه مداخله نماید. من فکر میکنم که یکی از عوامل تبدیلی سفیر امریکا و جایگزین ساختن سفیر جدید در افغانستان احتمالا همین مسله باشد که نظریات ایالات متحده نسبت به این موضوع تغیر نموده باشد و احتمالا بعد ازین مداخله امریکا در قضایایی مانند قضیه جنرال صاحب دوستم کاهش یابد. به یقین انها (آمریکا) درین قضایا نقش دارند و اکثریت دوسیه های که زیر عنوان فساد علیه نیرو های مقاومت ساخته شده اغلب ساختگی و تبلیغات گسترده تحت عناوین مختلف و از جمله نقض حقوق بشر و تبلیغات دیگر را علیه آنها سازماندهی کرده اند. این در حالی است که جنایت کاران مشهوری در افغانستان مانند جنبش طالبان،حزب اسلامی گلبدین حکمتیار، داعش و حقانی را میبینید که هرگز مورد بازرسی قرار نمی گیرند. یعنی بحث دوسیه سازی برای دوستم و اتهام وارد کردن علیه او و کنار زدن و به حاشیه کشیدن او در حقیقت یک پروژه است که به حمایت غرب و ارگ ریاست جمهوری و هوا خواهان انها صورت میگیرد که در اصل اینها میخواهند شمال را به یک پایگاه امن برای داعش و جنگجویان اسیای میانه و مخالفین روسیه و یا انتقال شورش گری به اسیای میانه تبدیل نمایند".
قابل یادآوری است که، جنرال دوستم و نفوذ گسترده‌ی او در بخش های از شمال افغانستان باعث شده که رسیدگی به این پرونده ایشچی مغلق ‌تر شود. این در حالی است ‌که حکومت افغانستان تحت فشار حامیان بین ‌المللی‌ اش تعهد سپرده که این قضیه را بی‌ طرفانه تحقیق کند، اما مردم افغانستان دیدگاه متفاوتی به ادعاهای ایشچی و شخص جنرال دوستم دارند.